۱۳۹۹ بهمن ۱۰, جمعه

اجرای حکم اعدام یک زن در زندان مرکزی سنندج

 هه‌نگاو: حکم اعدام یک زن که به اتهام قتل عمد به اعدام محکوم شده بود در زندان مرکزی سنندج اجرا شد.

اجرای حکم اعدام یک زن در زندان مرکزی سنندج

برپایه گزارش رسیده به سازمان حقوق بشری هه‌نگاو، بامداد روز چهارشنبه ۸ بهمن ۱۳۹۹ (۲۷ ژانویه ۲۰۲۱)، حکم اعدام یک زن در زندان مرکزی سنندج اجرا شده است.

تا زمان تنظیم این خبر هویت این زن که به اتهام قتل عمد بازداشت و توسط دستگاه قضایی جمهوری اسلامی ایران به اعدام محکوم شده بود، برای هه‌نگاو احراز نشده است.

یک منبع مطلع از زندان مرکزی سنندج این خبر را برای هه‌نگاو تایید کرد.

خبر اعدام این زن تاکنون توسط رسانه‌های حکومتی و منابع رسمی اعلان نشده است.

خودکشی یک دختر ۱۶ ساله در سرپل‌ذهاب

 هه‌نگاو: یک دختر نوجوان در شهرستان سرپل‌ذهاب از توابع استان کرمانشاه به دلایل نامعلومی به زندگی خود پایان داد.

خودکشی یک دختر ۱۶ ساله در سرپل‌ذهاب

برپایه گزارش رسیده به سازمان حقوق بشری هه‌نگاو، روز دوشنبه ۶ بهمن ۱۳۹۹ (۲۵ ژانویه ۲۰۲۱)، یک دختر ۱۶ ساله با هویت ”نرگس مروتی میرحصاری“ در روستای ”قره‌بلاغ“ شهرستان سرپل ذهاب به دلایل نامعلومی به زندگی خود پایان داده است.

به گفته یک منبع مطلع، نرگس مروتی از طریق به کارگیری اسلحه پران به زندگی خود پایان داده است.

اواسط دی ماه (اوایل ژانویه) نیز یک دختر ١٣ ساله با هویت تارا تمرخانی در شهرستان سرپل‌ذهاب به زندگی خود پایان داده بود.

با استناد به آمار به ثبت رسیده در مرکز آمار و اسناد سازمان حقوق بشری هه‌نگاو، طی سال ۲۰۲۰ میلادی دست‌کم ۴۵ نوجوان شامل ۲۶ دختر و ۱۹ پسر در شهرهای مختلف کُردستان اقدام به خودکشی و به زندگی خود پایان داده‌اند.

خودکشی دختر ۱۱ ساله به دلیل نداشتن گوشی مبایل در کرمانشاه

 هه‌نگاو: یک کودک اهل یکی از شهرستان‌های استان کرمانشاه به دلیل نداشتن گوشی مبایل برای بهرمندی از برنامه آموزش مجازی به زندگی خود پایان داد.

خودکشی دختر ۱۱ ساله به دلیل نداشتن گوشی مبایل در کرمانشاه

برپایه گزارش رسیده به سازمان حقوق بشری هه‌نگاو، روز سه‌شنبه ۷ بهمن ۱۳۹۹ (۲۶ ژانویه ۲۰۲۰)، یک دختر ١١ ساله اهل شهرستان صحنه واقع در استان کرمانشاه با هویت ”لیلا رضایی“ خود را حلق آویز و به زندگی خود پایان داده است.

به گفته یک منبع مطلع، لیلا رضای کلاس پنجم ابتدایی بوده و به دلیل ناتوانی مالی والدین برای خرید گوشتی تلفن همراه جهت بهرمندی از برنامه آموزش مجازی ”شاد“ اقدام به خودکشی کرده است.

با استناد به آمار به ثبت رسیده در مرکز آمار و اسناد سازمان حقوق بشری هه‌نگاو، طی سال ۲۰۲۰ میلادی دست‌کم ۴۵ نوجوان شامل ۲۶ دختر و ۱۹ پسر در شهرهای مختلف کُردستان اقدام به خودکشی و به زندگی خود پایان داده‌اند.

دولت روحانی: مجلس هنوز لایحه منع خشونت علیه زنان را اعلام وصول نکرده است

 پانزده روز پس از ارسال لایحه «حفظ کرامت و حمایت از زنان در برابر خشونت» به مجلس شورای اسلامی، معصومه ابتکار می‌گوید هنوز مجلس این طرح را اعلام وصول نکرده است.

مجلس شورای اسلامی

به گزارش ایسنا معاون رئیس جمهور در امور زنان و خانواده، هم‌پوشانی طرح «صیانت، کرامت و تأمین امنیت بانوان در برابر خشونت» که آذر ماه از سوی نمایندگان مجلس ارائه شده با لایحه دولت در این زمینه را عامل این تاخیر در اعلام وصول دانسته است.

دولت حسن روحانی آذر سال ۹۷ لایحه «تأمین امنیت زنان در برابر خشونت» را برای بررسی به قوه قضائیه ارسال کرد. این قوه در سال ۹۸ این لایحه را با تغییرات بنیادی به دولت بازگرداند که بار دیگر مورد بازنگری دولت قرار گرفت.

پیش از این مجلس شورای اسلامی در اصلاح قانون انتخابات نیز، طرحی از سوی نمایندگان را جایگزین لایحه ارسالی از سوی دولت کرده بود.

دولت روحانی درماه‌های اخیر با مجلس که اکثریت آن در اختیار اصولگریان است بر سر مسایل مرتبط با سیاست داخلی و خارجی دچار اختلاف بوده است. اکنون با نزدیک شدن به پایان عمر دولت دوازدهم این اختلافات تشدید شده است.

بازپرس پرونده ناهید تقوی: تا اتهامات را قبول نکند، به دادگاه ارجاع داده نمی شود

 در حالی که وکیل ناهید تقوی پس از گذشت بیش از صد روز از بازداشت این شهروند دوتابعیتی هنوز به پرونده او دسترسی ندارد، بازپرس پرونده او گفته است تا زمانی که او اتهامات خود را قبول نکند، به دادگاه ارجاع داده نخواهد شد.

 ناهید تقوی شهروند دو تابعیتی ایرانی-آلمانی

به گزارش هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، خانواده خانم تقوی روز یک‌شنبه، ۵ بهمن‌ماه، بالاخره با او ملاقات داشته‌اند، اما وکیل مدافع او هم‌چنان از دسترسی به پرونده او محروم است.

به گفته مریم کلارن، دختر خانم تقوی، «بازپرس پرونده او در مراجعه خانواده به آنان گفته که تنها وکلایی از فهرست وکلای مورد اعتماد قوه قضاییه به پرونده‌ها دسترسی دارند و تا زمانی که او اتهامات خود را قبول نکند، به دادگاه ارجاع داده نخواهد شد.»

قوه قضائیه ایران در سال ۹۷ فهرست ۲۰ نفره‌ای از وکلای «مورد اعتماد» خود را برای وکالت پرونده‌های سیاسی و امنیتی در تهران اعلام کرد و همزمان به برخی وکلا اعلام شد که «مطلقا حق پذیرش وکالت» در این نوع پرونده‌ها را ندارند.

ناهید تقوی که در حال حاضر ۶۶ سال دارد، پیشتر در شهر کلن آلمان زندگی می‌کرد و روز ۲۵ مهرماه بدون اتهام مشخصی در منزل شخصی خود در تهران بازداشت و به زندان اوین منتقل شد.

او با گذشت بیش از ۱۰۰ روز از زمان دستگیری کماکان در بازداشتگاه اطلاعات سپاه موسوم به بند دو الف زندان اوین نگهداری می‌شود.

مقامات قضایی ایران تاکنون هیچ دلیلی برای بازداشت او ارائه نداده‌اند و تنها به خانواده او گفته‌اند که او به دلیل «مسائل امنیتی» بازداشت شده است.

خبرگزاری فرانسه پیشتر به نقل از جامعه بین‌المللی حقوق بشر در آلمان نوشته بود که دلیل بازداشت خانم تقوی فعالیت طولانی او در زمینه دفاع از حقوق بشر در ایران به خصوص حقوق زنان و دفاع از آزادی بیان بوده است.

خانم کلارن، دختر خانم تقوی، روز ۹ دی هم با هشدار درباره وخامت حال مادرش خواستار آزادی سریع او شده بود.

۱۳۹۹ بهمن ۹, پنجشنبه

وضعیت نامناسب دانش آموزان حاشیه نشین تهران / گوشی اندروید ندیده ایم چه برسد به شاد

 

رکنا: دانش آموزان حاشیه نشین تهران در وضعیت خوبی به سر نمی برند.

سنجاق

حاشیه نشیان پایتخت از وضع اقتصادی خوبی برخوردار نیستند و دانش آموزان در آن جا با مشکلات زیادی دست و پنجه نرم می کنند.

به گزارش رکنا، مرتضی‌گرد یکی از شهرک‌های حاشیه شهر تهران واقع در منطقه ۱۹ شهرداری است. شهرکی با جمعیت بیش از ۱۵ هزار نفر که طی چند سال اخیر نامش را زیاد شنیده‌ایم، در حالی که چند سال گذشته یک روستای ناآشنا بود.
این شهرک با ساخت‌وسازهای غیرقانونی‌اش، جمعیتی از طبقه بی‌بضاعت را در خود جای داده است. هدف این گزارش معطوف شدن بر وضعیت آموزش دانش‌آموزان شهرکی است که گفته می‌شود، دانش آموزان متعددی در آن منطقه هنوز به شبکه شاد متصل نشده‌اند و برخی مدارس این شهرک هم درب مدرسه را بستند که همین رویه باعث شد، دانش‌آموزانی که گوشی اندروید ندارند به نوعی از آموزش دور شوند و از امتحان جا بمانند.
برخی از کوچه‌ها دراین شهرک هیچ تابلویی ندارند، طوری که فقط اهالی همان کوچه نامش را می‌دانند. کوچه‌هایی که شبیه دالان‌ هستند، زمین‌هایی که هنوز آسفالت نشده و با چند قطره باران همه جا گل و لای می‌شود، یکی از همین ساختمان‌های نیمه‌ساز، در کوچه‌ای که تابلو و نامی ندارد محل زندگی دانش آموزانی است که بعد از کرونا نه به مدرسه رفتند و نه هرگز فضای نرم افزار شاد را دیده‌اند.
«مریم» سرپرست خانوار و مادر دو کودک سوم و پنجم ابتدایی است، به خانه‌شان می‌رویم، تمام وسایل خانه را یک جا جمع کرده‌اند، از وضعیتی که دارند عذر خواهی می‌کند و می‌گوید: «چندین ماهی می‌شود که همین وضع را داریم. وقتی سرما شروع شد، قرار بود لوله‌کشی گاز کنیم، این خانه نیمه‌ساز است، گاز کشی نشده، هزینه گازکشی 4 ونیم میلیون تومان می‌شود. من هم چنین پولی را ندارم. همچنان منتظرم شاید کمکی شود و دراین فصل سرما بتوانیم لوله‌کشی گاز را تمام کنیم.»
خانواده حمید و وحید از جمله خانواده‌هایی هستند که با مشقت فراوان در این محله زندگی می‌کنند. مریم که به تازگی همسرش را از دست داده، سرپرست خانوار است. او پیش از اینکه بیمار شود، در منازل کار نظافت انجام می‌داد و اکنون دیگر توانایی انجام آن را ندارد.
تلویزیون فقط ۵۰ درصد در آموزش درس‌ها به ما کمک کرد

خانه‌شان فقط با یک بخاری برقی گرم می‌شود، مادر گلایه می‌کند که این بخاری‌ها مصرف برق‌شان زیاد است و همیشه نمی‌توانیم آن را روشن کنیم، مگر اینکه هوا خیلی سرد شود. با پرده‌هایی از جنس پلاستیک خانه را به دوقسمت تقسیم کرده‌اند تا در جایی که بخاری برقی روشن می‌شود، هوا گرم‌تر شود.
همراه حمید و وحید، پسران بردارش هم حضور دارند. همه‌شان یک جا می‌نشینند و با شرم و متانتی که دارند، از گلایه‌های خود و جاماندن از درس و مدرسه می‌گویند. «حمید» پسر بزرگ خانواده و کلاس پنجم ابتدایی است. او از وضعیتی که تاکنون برای آموزش و یادگیری درس‌هایش طی کرده است، این طور می‌گوید: «ما تا الان گوشی موبایل نداشتیم و تنها از تلویزیون برخی درس‌هایم را یاد گرفتیم. من تقریبا ۵۰ درصد از آموزش‌های تلویزیونی را یاد گرفتم که حتی به اندازه نصف درس‌های پارسالم هم نمی‌رسد.»
به گفته مریم، فرزندانش در ایام کرونا حضوری به مدرسه نرفتند و حتی به علت نداشتن گوشی اندورید نتوانستند در امتحانات مجازی شرکت کنند.
حمید به وضعیت سایر دوست‌هایش اشاره می‌کند و می‌افزاید: «دوست‌های دیگرم گوشی موبایل دارند، بعضی وقت‌ها که در کوچه بازی می‌کردند به من می‌گفتند که با گوشی‌هایشان در امتحان شرکت و برای معلم‌مان عکس و فیلم ارسال کردند، اما من نتوانستم در امتحانات شرکت کنم و فقط بعضی درس‌هایم را از تلویزیون دنبال کردم.» در همین حال با سر به تلویزیون خانه اشاره می‌کند، خبری از تلویزیون HD نیست و بچه‌ها با تلویزیون قدیمی و کوچک crt که حتی زیرنویس برنامه‌ها هم از آن قابل تشخیص نیست درس‌هایشان را می‌خوانند.
او ادامه می‌دهد: «تعدادی از دوستانم خیلی پولدارند و گوشی اندروید دارند، بعضی از آن‌ها حتی در مدرسه نمره خوبی نمی‌گرفتند. من درسم خوب بود و معدلم در سال گذشته خیلی خوب شد، اما امسال به خاطر نداشتن گوشی نتوانستم درس‌هایم را کامل بخوانم. دوست دارم درس بخوانم و در آینده مهندس تکنولوژی شوم.»
تا به حال برنامه شاد را ندیده‌ایم

او در پاسخ به این سوال که وقتی در امتحانات شرکت نکرد، آیا مدرسه یا معلم جویای وضعیتش شدند؟ می‌گوید: «خیر، کسی از ما خبری نگرفت. من از ابتدا هم گوشی اندروید نداشتم. حتی پارسال که مدارس به خاطر کرونا تعطیل شد، من با خواندن کتاب‌هایم توانستم در امتحانات قبول شوم.»
حمید درباره شبکه شاد اینطور می‌گوید: «من تا به حال گوشی اندروید ندیده‌ام که حالا بخواهم برنامه شاد را ببینیم. فقط شنیده‌ام که دوستانم از خودشان عکس و فیلم می‌گیرند و برای معلم می‌فرستند. امین هم با تایید صحبت‌های برادرش می‌گوید: «من هم تا به حال شاد را ندیده‌ام.»
آموزش تلویزیون فقط نیم ساعت است

وحید پسر کوچک خانواده است که در پایه سوم ابتدایی درس می‌خواند. او از برادرش خجالتی‌تر است و هربار از او درباره درس‌هایش سوال می‌کنم خودش را بیشتر در کنار برادرش جای می‌دهد.او هم به تبعیت از علی می‌گوید: «من هم فقط ۵۰ درصد از درس‌ها را یاد گرفته‌ام، مثلا ریاضی را فقط تا یک جایی یاد گرفتم. جمع و تفریق را خوب یاد نگرفتم و برایم سخت است و بقیه درس‌هایم هم همینطور پیش رفت».
او درباره اینکه آیا مسئولان مدرسه از او خبر گرفته تا بدانند در چه وضعیتی است، می‌گوید: «تقریبا دو هفته پیش معلم از من خبر گرفت و قرار شد، به مدرسه بروم.»
صبح‌ تا ظهر کارِ نظافت یک کارگاه مبل‌سازی را انجام می‌دهم

«رضا» کلاس هفتم و پسر دایی حمید و وحید است، او درباره وضعیت خود می‌گوید: «پدرم کارگر بود، اما اکنون بیمار است و نمی‌تواند کار کند. ما دو برادر هستیم و من صبح‌ها تا ظهر در کارگاه مبل‌سازی کار می‌کنم و بعد از ظهرها که مدرسه تلویزیونی شروع می‌شود به خانه می‌روم و بعد که درس تمام شد، دوباره به کارگاه برمی‌گردم.»
ماهی ۴۰۰ هزار تومان حقوق می‌گیریم

رضا مدام لب‌هایش را می‌گزد، دست‌هایش را مشت می‌کند و نگاهش را به زمین می‌دوزد، گویی که یادآوری شرایط زندگی با پدر و مادری بیمار وبرادر کوچکی که به سهم خود تلاش دارد به خانواده کمک کند، هر بار برای او دشوارتر می‌شود.
او ادامه می‌دهد: «من صبح‌ها ساعت ۸ به کارگاه می‌روم، آنجا را جارو می‌زنم، استکان‌ها و ظرف‌ها را می‌شویم و زمانی که وقت ناهار می‌شود به خانه می‌آیم تا درس‌هایم را از تلویزیون دنبال کنم. کارگاه اکنون به من ماهی ۴۰۰ هزار تومان حقوق می‌دهد. البته مادرم هم کار می‌کند و بعضی اوقات برادر کوچکم را هم با خود می‌برد. مادرم راه پله تمیز می‌کند تا بتواند کمک خرج خانواده باشد.»
رضا نیز مانند حمید و وحید هرگز فضای اپلیکیشن شاد را ندیده است، او در این باره توضیح می‌دهد: «ما تا به حال برنامه شاد را ندیده‌ایم. البته معلم‌مان از ما خبر گرفت و پرسید چرا در شاد نیستید و باید حضوری امتحان بدهید. من فعلا برای امتحان به مدرسه نرفته‌ام. از مدرسه‌مان هم خبر ندارم و نمی‌دانم که امتحانات شروع شده است یا نه.»
رضا تصمیم دارد برای کمک به خانواده‌اش هم درس بخواند، هم کار کند، البته او بیشتر دوست دارد درس بخواند تا در آینده پلیس شود و ترجیح می‌دهد این روزها به مدرسه برود.
به همراه مادرم راه‌پله‌ تمیز می‌کنم/ به مادرم کمک می‌کنم چون آسم دارد

«امین» کلاس چهارم و برادر رضا است. او بازیگوش‌تر از بقیه بچه‎هاست، در همین حال ماسکش را که نشان می‌دهد، چندین ماه است از آن استفاده می‌کند و حسابی کهنه شده را مچاله می‌کند و در جیبش می‌گذارد.امین می‌گوید: «درس خواندن در این مدت برایش سخت شده و همه درس‌ها را از تلویزیون دنبال کرده است.»
او ادامه می‌دهد: «من فقط ۵۰ درصد از درس‌هایم را یاد گرفتم که آن هم با کمک مدرسه تلویزیونی بود، ۵۰ درصد بقیه درس‌ها را مانند حمید و وحید یاد نگرفته‌ام.»
امین می‌افزاید: «من دوست دارم کرونا هر چه زودتر تمام شود. ما موبایل نداریم اما بیشتر دوست دارم به مدرسه برویم. من به همراه مادرم در آپارتمان‌های مرتضی‌گرد کار می‌کنم، من به مادرم در نظافت کمک می‌کنم چون که او آسم دارد و زیاد نمی‌تواند کار کند.»
فرزندانم به خاطر نداشتن گوشی هنوز امتحان ندادند

مادر حمید و وحید شدیدا دچار قند، چربی و فشار خون شده است، پیشتر با کار در منازل هزینه خانه را تامین می‌کرد، اما اکنون به دلیل بیماری دیگر نمی‌تواند به کار خود ادامه دهد، او در این‌باره می‌گوید: «من بیمارم و با این حال نمی‌توانم کمکی به بچه‌هایم کنم، البته که بچه‌ها درس‌هایشان را می‌خوانند و چون درس‌هایشان خوب است، خیلی نگرانم که از درس جا بمانند و مردود شوند. بچه‌های من هنوز امتحان نداده‌اند، در حالی که همه دوستانشان امتحان دادند و هر بار به من می‌گویند که دوست‌هایمان امتحان داده‌اند و حالا ما جا مانده‌ایم، البته حق دارند، چون درس‌شان خوب است، مثلا سال گذشته امین ۲۴ سوره قرآن را حفظ کرد و لوح گرفت.»
او با دست‌هایش به لوح‌های وحید که روی دیوار قاب شده‌اند اشاره می‌کند و با افتخار می‌گوید حال هر کدامشان ۱۰ سوره دیگر را حفظ کرده‌اند.
وی ادامه داد: «با وجود این‌ها کاری از دست من بر نمی‌آید و نگرانم که فرزندانم دست خالی هستند. اگر یک سال جا بمانند، خیلی ناراحت کننده است، کاش فرزندان من هم، مثل بچه‌های دیگر بودند که تا کمتر غصه درس‌هایشان را بخورند.»
هر بار به مدرسه فرزندانم رفتم، بسته بود

به گفته مادر حمید و وحید بخاطر گلایه‌هایی که فرزندانش داشتند، چندین بار به مدرسه آن‌ها رفته اما هر بار مدرسه تعطیل بوده است. او توضیح می‌دهد: «مدرسه بچه‌ها خیلی به ما دور است، اما با این حال چندین بار تا به امروز بچه‌هایم را تنها در خانه گذاشتم تا به مدرسه بروم، اما هر بار مدرسه تعطیل بود و حتی کسی نبود که جواب ما را بدهد.»
او ادامه می‌دهد: «چند نفر از کارگران مبل‌سازی اطراف مدرسه به من گفتند بروم و دو هفته دیگر بیایم شاید مدرسه باز باشد. آنقدر رفتم و آمدم تا گفتند آخر دی ماه امتحانات شروع می‌شود، اما هیچ خبری از امتحانات حضوری ندادند. از آخر دی باز هم به مدرسه رفتم شماره‌ام را دادم تا به ما اطلاع دهند بچه‌ها برای امتحان حضوری به مدرسه بروند، اما هنوز اطلاع نداده‌اند.»
در شهرک مرتضی گرد، کارگاه‌های تولیدی و مبل‌سازی زیادی وجود دارد که اغلب کارگرانشان در همان شهرک ساکن هستند. در برخی از این کارگاه‌ها هم نوجوان و کودکانی هم سن رضا دیده می‌شدند که گاه مشغول چوب‌بری و یا نظافت بودند.
مریم درباره وضعیت برادرزاده‌اش که در کارگاه مبل‌سازی کار می‌کند و بعد از ظهرها به خانه می‌رود تا درس‌هایش را از مدرسه تلویزیونی دنبال کند، می‌گوید: «رضا فرزند برادرم است، سرکار می‌رود، با دمپایی سرکار می‌رفت و پاهایش یخ زد بود، حتی اغلب هیچ چیزی هم برای خوردن ندارند.»
او اضافه کرد: «سال گذشته مدرسه از ما بابت ثبت نام فرزندانم مبلغ ۱۲۰ هزار تومان گرفت، در حالی که گفتند کسی که نامه‌ای از فوت پدرش بیاورد از او پولی گرفته نمی‌شود.»
همسرم سه مرتبه شیمیایی شد اما به دنبال پرونده جانبازی‌اش نرفت

همسر مریم سه مرتبه شیمیایی شد. او با بغض بیشتری از شوهرش می‌گوید و گاه نفس دوباره‌ای می‌کشد و از رنج‌هایی که همسر جانبازش متحمل شد، می‌گوید. به گفته وی بیماری همسرش آنقدر شدت یافت که از دنیا رفت. وی در این باره می‌گوید: «همسر من سه مرتبه شیمیایی شد، اما هرگز به دنبال پرونده‌اش نرفت تا یک لقمه نان به فرزندانش برسد، همیشه می‌گفت که برای کشور و مملکتم به جنگ رفتم و این برای من افتخار است. همسر من بیماری و سختی‌های زیادی به خاطر شیمیایی شدنش کشید و در آخر هم فوت کرد. من از این مملکت گِله دارم. وقتی کودک بودم برادرم افتخاری به جبهه رفت و ۱۲ روز در سنگر با یک کیسه نان خشک به سر برد.»
به شدت بیمارم اما سه سال است که دکتر نرفته‌ام

مادر حمید و وحید ادامه می‌دهد: «من خودم قبلا کار می‌کردم و الان مریض هستم، قند، فشارخون و چربی دارم و سه سال است که دکتر نرفتم. اینجا جایی نیست که آدم درمانده شود، چون همه جا کار است، اینجا مثل دریا است، اما من در این دریا تشنه ماندم. چون کسی را ندارم، بیمارم و نمی‌توانم کار کنم. من کارهای زیادی مثل کارگری خانه‌ها را کردم و زحمات زیادی کشیدم، اما به دلیل بیماری دیگر نمی‌توانم.»
گاهی اوقات همسایه‌ها برایمان غذا می‌آورند

وی در پاسخ به این سوال که هزینه‌های زندگی را از چه طریق تامین می‌کند؟ می‌گوید: «گاهی اوقات همسایه‌ها غذا می‌آورند، گاهی اوقات برخی که کمک می‌کنند طعنه هم به ما می‌زنند و اینها باعث سخت‌تر گذشتن زندگی ما می‌شود.»
ظهر است، در همین حال یکی از همسایه‌ها زنگ خانه را می‌زند، مریم می‌گوید او را نمی‌شناسد، در خانه را باز می‌کند و بعد ظرف غذایی را تحویل می‌گیرد، او را بلافاصله می‌شوید و به زنی که پشت در ایستاده، تحویل می‌دهد./

تداوم بازداشت و بلاتکلیفی تهمینه مفیدی در بند دو الف زندان اوین

 تهمینه مفیدی، فعال حقوق زنان با گذشت حدود یک ماه همچنان به صورت بلاتکلیف در بازداشتگاه اطلاعات سپاه موسوم به بند دو الف زندان اوین به سر می‌برد.

به گزارش کمپین دفاع از زندانیان سیاسی و مدنی، امروز پنج شنبه ۹ بهمن ماه ۱۳۹۹، با گذشت ۲۷ روز از زمان بازداشت تهمینه مفیدی، این فعال حقوق زنان، کماکان در بازداشتگاه اطلاعات سپاه واقع در زندان اوین تحت بازجویی و به صورت بلاتکلیف به سر می برد.

تهمینه مفیدی روز شنبه ۱۳ دی ماه ۱۳۹۹، توسط نیروهای اطلاعات سپاه پاسداران در منزل شخصی در تهران بازداشت شد.

خانم مفیدی طی مدت زمان بازداشت از حق دسترسی به وکیل محروم مانده است.

این فعال حقوق زنان ساکن تهران، از زمان بازداشت تا کنون چندین تماس کوتاه تلفنی با خانواده اش داشته است.

تهمینه مفیدی، از بیماری اختلال دوقطبی رنج می برد و باید به صورت مرتب تحت نظر پزشک و درمان دارویی باشد.

در حالی که خانواده خانم مفیدی داروهای مختص بیماری او را تهیه کرده و تحویل داده اند، در یکی از تماس های تلفنی، شخصی از ماموران زن اطلاعات سپاه از خانواده این فعال حقوق زنان مبلغ ۳۵۰ هزار تومان بابت تحویل داروهای اختلال دو قطبی او خواسته است.

تا زمان تنظیم این خبر از دلایل بازداشت و اتهام های انتسابی علیه این فعال حقوق زنان اطلاع دقیقی در دسترس نیست.

سنگ قبر اجباری برای شهید اجباری!

 سنگ قبر اجباری برای شهید اجباری!. خواهر یکی از کشته‌شدگان هواپیمای اوکراینی داستان تلخ‌تری از خود کشتن مسافران بی‌گناه بدست سپاه پاسداران نقل می‌کند.

سنگ قبر اجباری برای شهید اجباری

در قاموس دیکتاتوری مذهبی هر چیزی که درخدمت به بقای دیکتاتور باشد درست است. حتا اگر این به قیمت جان انسان‌های دیگر تمام شود. با همین منطق است که طی کمتر از دو ماه ۳۰هزار زندانی سیاسی اعدام می‌شوند. با همین منطق است که کودکان مدرسه در جنگ ایران و عراق به عنوان مین‌روب مورد استفاده قرار می‌گیرند. با همین منطق است که پول مردم ایران صرف تروریسم در کشورهای دیگر می‌شود، در حالی که مردم ایران گرسنه هستند. با همین منطق است که خرید واکسن کرونا ممنوع می‌شود، برغم اینکه بیش از ۲۰۰هزار ایرانی در اثر کرونا درگذشته‌اند. با همین منطق است که شلیک به هر پرنده هوایی مجاز می‌شود، ولو این پرنده هوایی یک هواپیمای مسافربری با ۱۷۶سرنشین بی‌گناه باشد. باز با همین منطق است که بدون اجازه خانواده و شبانه بر مزار کسی که دستان ناپاک سپاه پاسداران او را کشته است، سنگ قبری با عنوان «شهیده» می‌گذارند.ایران آزادی :منبع

تنها محاکمه عادلانه می خواهیم
یکی از قربانیان هواپیمای ساقط شده اوکراینی خانم غنیمت اژدری بود. او متولد شیراز بود. فارغ التحصیل رشته جنگل و مرتع‌داری از دانشگاه تهران و برای تحصیل در مقطع دکترا در دانشگاه گوئلف کانادا موفق به اخذ بورسیه شد. وی راهی کانادا شد. او که برای دیدار با خانواده‌اش به ایران سفر کرده بود، هنگام بازگشت به کانادا توسط موشک‌های سپاه پاسداران کشته شد.

خواهر غنیمت اژدری در مورد پیگیری خانواده‌اش می‌گوید: «هیچ غرامت و خسارتی جای عزیزان‌مان را پر نخواهد کرد. ما فقط می‌خواهیم در یک دادگاه عادل و بی‌طرف دست اندر‌کاران این جنایت محاکمه و مجازات شوند. خواسته ما فقط همین است. اما آن چه که ما می‌خواهیم یک محاکمه سوری و سمبلیک نیست. بلکه ما به دنبال تشکیل یک دادگاه واقعی و بین‌المللی و محاکمه و مجازات کسانی هستیم که به هر نحوی کوچک‌ترین نقشی در این جنایت داشته‌اند».​

نجمه میرآخورلی شهروند ۶۱ ساله ساکن تهران به ۵ سال حبس تعزیری محکوم شد

 نجمه میرآخورلی شهروند ۶۱ ساله ساکن تهران به ۵ سال حبس تعزیری محکوم شد

شعبه ۲۸ «دادگاه» انقلاب تهران نجمه (نادیا) میرآخورلی، شهروند ۶۱ ساله ساکن تهران را به ۵ سال حبس تعزیری محکوم کرد.نجمه میرآخورلی شهروند ۶۱ ساله ساکن تهران به ۵ سال حبس تعزیری محکوم شد

طبق گزارش دریافتی و به نقل از منابع فعال حقوق بشر در ایران، نجمه میرآخورلی، شهروند ساکن تهران به حبس محکوم شد.

طبق این گزارش، این حکم توسط شعبه ۲۸ «دادگاه» انقلاب تهران به ریاست «قاضی» محمدرضا عموزاد صادر و در تاریخ ۱۷ دیماه امسال به خانم میرآخورلی ابلاغ شده است. نجمه میرآخورلی از بابت اتهام «عضویت در گروهک غیرقانونی سازمان فداییان خلق (اقلیت)» به ۵ سال حبس تعزیری محکوم شده است.
انتساب این اتهام به خانم میرآخورلی در شرایطی است که این گروه مدتهاست در ایران فعالیتی ندارد.

لازم به یادآوری است که خانم میرآخورلی در تاریخ ۲۸ آبانماه ۹۸ توسط ماموران اطلاعات سپاه بازداشت و نخست به بازداشتگاه الف یک اطلاعات سپاه منتقل شد. وی پس از ۲۱ روز به بازداشتگاه اطلاعات سپاه موسوم به بند دو الف زندان اوین انتقال داده شد. این شهروند نهایتا در تاریخ ۳ دیماه همان سال با تودیع قرار وثیقه به صورت موقت و تا پایان مراحل دادرسی آزاد شد.

۱۳۹۹ بهمن ۸, چهارشنبه

ثبت بیش از 1400 کودک آزاری در آذربایجان شرقی طی 9 ماهه نخست امسال

 

رکنا: تعداد 1474 مورد کودک آزاری در 9 ماه نخست سال جاری در آذربایجان شرقی به ثبت رسیده است.

سنجاق

کودک آزاری به گفته مدیرکل بهزیستی استان آذربایجان شرقی به تعداد 1474 مورد به ثبت رسیده است.

به گزارش رکنا، فرگل صحاف در گفت‌وگو با خبرنگاران، با ارائه‌ تعریفی از کودک آزاری، اظهار کرد: براساس تعریف سازمان‌ جهانی بهداشت، هرگونه بدرفتاری فیزیکی، عاطفی، سوءاستفاده جنسی، غفلت یا رفتار همراه با بی‌توجهی یا بهره کشی که منجر به آسیب واقعی یا احتمالی به سلامت، بقاء، رشد یا کرامت کودک در زمینه‌ روابط یا مسئولیت، اعتماد یا قدرت شود، کودک آزاری محسوب می‌شود.
وی شرایط خانواده را جزو مهم‌ترین عوامل کودک آزاری دانست و گفت: انزوا و عدم پشتیبانی از کودک، استرس والدین، نداشتن مهارت فرزند پروری، طلاق، اعتیاد، تحصیلات والدین، جمعیت خانواده، بیماری های روانی، جسمی و اختلافات خانوادگی از جمله عوامل موثر خانوادگی در کودک آزاری است.
مدیرکل بهزیستی استان با بیان اینکه کودک‌آزاری به چهار نوع از جمله عاطفی، جسمی، جنسی و غفلت و بی‌توجهی تقسیم می‌شود، افزود: شایع‌ترین نوع کودک آزاری در آذربایجان شرقی، غفلت و بی توجهی است. غفلت خانواده از نیازهای اساسی کودکان مانند غذا، پوشاک، تحصیل و مراقبت صحیح جزوی از این نوع کودک آزاری محسوب می‌شود.
وی در خصوص این‌که اکثر کودک آزاری‌ها در چه نوع محیطی حادث می شود، خاطرنشان کرد: کودکانی که در محیط‌های آسیب زا زندگی می کنند بیش از سایرین در معرض کودک آزاری قرار دارند، محیط هایی که ورود افـــــراد متخلف و هنجارشکن به حریم زندگی آن‌ها به آسانی در آن اتفاق می افتد، این امر می‌تواند فرصت مناسب‌تری را برای آزار کودکان فراهم کند.
وی با تاکید بر این‌که تنها رها کردن فرزندان با افرادی که نمی‌توانند تعادل روحی و روانی خود را کنترل کنند، زمینه را برای کودک آزاری‌های جدی و جبران ناپذیر فراهم می‌کند، گفت: برخی افراد معتاد و یا بیماران روحی و روانی، زمانی که شرایط را برای کودک آزاری مناسب ببینند؛ می توانند صدمات جدی به کودک وارد کنند.
صحاف در خصوص این‌که آیا قربانیان کودک آزاری خود کودک آزار می شوند، تشریح کرد: با توجه به اظهارات مراجعین به مراکز اورژانس اجتماعی استان، افرادی که در دوران کودکی کودک آزاری را تجربه می‌کنند، احتمال تکرار این رفتار در بزرگسالی نسبت به فرزندان خود زیاد است .
وی با اشاره به تاثیر منفی کودک آزاری بر ابعاد مختلف رشد، گفت: کودکان در اثر آزار و اذیت، عزت نفس، خودباوری و اعتماد به نفس خود را از دست می‌دهند حتی به طوری‌که این امر صدمات جبران ناپذیری بر شخصیت و ذهن کودک وارد می‌کند.
وی ادامه داد: صدمات جسمی کودک آزاری ممکن است در همان لحظه ظاهر شود، اما چه بسا اثرات کلی دراز مدتی بر زندگی خانوادگی و اجتماعی افراد خواهد داشت.
مدیرکل بهزیستی استان تاکید کرد: رفتارهای ضد اجتماعی و پرخاشگری‌های جسمی به همراه ترس و خشم از آثار دائمی کودک آزاری است.
وی با اشاره به اقدامات بهزیستی استان برای مقابله با کودک آزاری، تشریح کرد: بهزیستی آذربایجان شرقی با ۱۷ مرکز اورژانس اجتماعی در زمینه شناسایی موارد کودک آزاری طبق تماس‌های انجام گرفته همسایگان و آشنایان کودک و یا معرفی از سوی کلانتری، نیروی انتظامی و مدارس و سایرین، فعالیت می‌کند، اقدامات لازم از جمله مراجعه به منزل جهت بازدید و تهیه گزارش کامل مددکاری از وضعیت خانواده، در موارد حاد اخذ حکم قضایی و پذیرش کودکان در مراکز شبانه روزی و نگهداری آنان تا رفع مشکل خانواده از اهم موارد مداخله بهزیستی است.
صحاف با بیان این‌که کودک آزاری، بیشتر در خانواده‌های از هم گسسته و پرتنش، بیکاری سرپرست خانواده، کمبود منابع مالی و والدین معتاد رخ می‌دهد، گفت: عدم احساس مسئولیت پدر و وجود فشار اقتصادی اگر به ازدواج مجدد بدون توجه به ویژگی‌های اخلاقی و اجتماعی زوج و زوجه منجر شود، می‌تواند کودکان را در معرض خطرهای ناشی از پدر خوانده و یا مادر خوانده نامناسب قرار دهد.

خودکشی همزمان ۲ دختر ۱۳ ساله در دزفول با قرص برنج

 دو دختر ۱۳ ساله پنجشنبه سوم بهمن با مصرف قرص برنج در مکانی خودکشی کردند که سال گذشته ۲ پسر دانش‌آموز هم در آن خودشان را کشته بودند.

به گزارش همشهری آنلاین به نقل از رکنا، پدر فائزه معتقد است که او و دوستش به دلیل یک سوء تفاهم پس از اخراج از مدرسه تحت فشار روانی خیلی زیاد دست به این اقدام زده اند. البته این اقدام خارج از فضای مدرسه اتفاق افتاده است ولی دلیل اصلی به خاطر اخراج او از مدرسه است.

او می گوید یک عابر پیاده پس از مشاهده پیکر نیمه جان دو نوجوان دختر بلافاصله با اورژانس و پلیس تماس گرفته است و این افراد به بیمارستان منتقل شده اند و تحت اقدامات اورژانسی قرار گرفته اند.

شماره تلفن پدر فائزه را خود او به سختی در لحظه جان دادن به پلیس می دهد و پس از اندکی دختر نوجوان به دلیل مسمویت شدید جان می دهد. زهرا نوجوان دیگری است که پس از چند ساعت مبارزه با مرگ سرانجام تسلیم می شود و پس از دوستش دیدگانش را برای همیشه از زندگی می بندد.

پدر فائزه و حالا پدری قد خمیده که از نگاه او می توان غم دنیا را به تنهایی در چهره اش دید او مردی جوان و متولد ۱۳۵۸است. راننده آژانس است و با کار در آژانس مسافربری اموراتش را می گذراند.

او با بغضی در گلو می گوید سه فرزند دارم که فائزه بزرگ آنها بود ، یک پسر دبستانی و یک کودک دختر دیگر که مدام از من می پرسند فائزه کجاست و این سوال بیش از بیش بر غم و ناراحتی من و مادرش می افزاید.

مسئول حراست اداره آموزش و پرورش شهرستان دورود ضمن ابراز تاسف از این حادثه و همدردی با خانواده دانش آموزان قویاً ارتباط این خودکشی را با فضای آموزشی رد کرده و معتقد است که این اتفاق خارج از مکان و زمان آموزشی رخ داده است.

اما روابط عمومی اداره آموزش و پرورش از موضوع ابراز بی اطلاعی می کند و با بیان دیدگاه های شخصی معتقد است که این خود کشی هیچ ارتباطی به مدرسه و سیستم آموزشی ندارد و ممکن است برای هر شخص حقیقی یا حقوقی رخ دهد.

ریاست آموزش و پرورش شهرستان راضی به مصاحبه نمی شود و شاید برداشت این باشد که نباید به موضوع دامن زد و این در حالی است که به گفته پدر فائزه عده ای از معلمان مدرسه و عده ای دیگر از کارکنان اداره شهرستان در مراسم تشییع و تدفین دخترش شرکت کرده و با خانواده متوفی ابراز همدردی کرده اند.

موضوع اینجا معنادار می شود ؛حدود یک سال قبل و بیشتر دقیقا در همین منطقه (ناصرالدین) دو نوجوان پسر کلاس دهم با شرایط مشابه اقدام به خودکشی با قرص برنج می کنند و هیچ خبری در رسانه های محلی و فضای مجازی منتشر نمی شود.

در حقیقت اینکه چهار دانش آموز، در یک منطقه، هم‌سن و سال، به صورت دونفره و با قرص برنج اقدام به خودکشی نموده اند. این معنادار است و به راحتی می توان دریافت که این موضوع به عنوان یک رهایی برای نوجوانان این منطقه تبدیل شده و یا در حال تبدیل شدن است. راحت تر بگویم اینکه انگار نوجوانان این منطقه دارند یاد می گیرند که این گونه با مشکلات زندگی روبه رو شوند و برای همیشه به زندگی خود پایان دهند.

محکومیت مولود حاجی زاده، روزنامه نگار به تحمل حبس

 حقوق بشر در ایران – امروز سه شنبه ۳۰ دی ماه۱۳۹۹، شعبه دادگاه انقلاب تهران با صدور دادنامه ای مولود حاجی زاده، روزنامه نگار و فعال رسانه ای را به تحمل حبس محکوم کرد.

به گزارش حقوق بشر در ایران، طی روزهای اخیر، مولود حاجی زاده، روزنامه نگار و فعال رسانه ای ساکن تهران توسط شعبه دادگاه انقلاب تهران از بابت از بابت اتهام « انتشار مطالب در صفحه توئیتر شخصی اش مبنی بر اعتراض به کشتار و سرکوب گسترده در جریان تجمعات اعتراضی آبان ماه ۱۳۹۸ و اعتراض به شلیک به پرواز پی اس ۷۵۲ اوکراین »، به تحمل ۱ سال حبس محکوم شد. این روزنامه نگار پیش از این هم در پرونده ای دیگر به تحمل حبس تعلیقی و مجازات تکمیلی محکوم شده بود. همچنین طی ۲ مرحله منزل شخصی وی در تهران مورد یورش و تفتیش ماموران سازمان اطلاعات سپاه قرار گرفت.

این روزنامه نگار بدون اعلام نوع حبس صادره بر علیه وی در صفحه شخصی خود نوشت: “برای اینکه نوشتم چرا در آبان ۱۳۹۸، بیش از ۱۵۰۰ نفر را کشتید، یک سال حکم گرفتم، برای اینکه گفتم چرا به هواپیما شلیک کردید به پرداخت جزای نقدی محکوم شدم، حالا به اضافه اینها در ضرب‌الاجلی دیگر، ۲ سال حکمی که از پرونده قبلی ام داشتم را هم از تعلیق درآوردند و قصد اجرای آن را دارند. در سال ۱۳۹۸، در فاصله چندماه، ۲ بار به منزلمان ریختند، تفتیش کردند، وسایلم را بردند و هر ۲ بار بعد از مدت‌ها وسائل من را تخریب‌ شده بازگرداندند. در هیچکدام از پرونده‌هایم ممنوع ‌الکار نبودم اما حدود دو سال است که برای کار هر جا که رفتم، با آنجا تماس گرفتند تا مبادا شغلی داشته باشم. برای حکمی که تعلیق شده بود و حالا می‌خواهند اجرایی‌اش کنند، ۳ ماه برای کار اجباری به یک آسایشگاه اعصاب و روان فرستادنم، کتابهایی را برایم لیست کردند که رونویسی کنم، بارها و بارها بازجویی شدم، با زندگی شخصی‌ام بازی کردند و حالا هم حکم‌ها را یک به یک ردیف کردند برای اجرا.”

همانطور که مولود حاجی زاده، در متن منتشر شده اش اشاره کرده در تاریخ ۱۴ بهمن ماه ۱۳۹۸, منزل شخصی وی در پی یورش ماموران اطلاعات سپاه پاسداران در تهران مورد تفتیش قرار گرفت و اقلامی از قبیل تلفن همراه، لپ‌تاپ،‌ تبلت،‌ کارت شناسایی و برخی از کتاب‌های وی را ضبط شد.

بیشتر بخوانید: مولود حاجی زاده: تفتیش منزل و ضبط وسائل توسط ماموران اطلاعات سپاه پاسداران
لازم به ذکر است، این روزنامه نگار و فعال رسانه در آذر ماه ۱۳۹۸، از بابت اتهامات « تبلیغ علیه نظام » و « تشویش اذهان عمومی » به تحمل ۲ سال حبس با طول مدت ۱ سال و ۶ ماه حبس تعلیقی برای مدت ۴ سال و۶ ماه حبس تعزیری, پرداخت ۴ میلیون تومان جریمه نقدی و بعنوان مجازات تکمیلی هم به ۳ مجازات تکمیلی که از جمله شامل ۳ ماه کار اجباری در آسایشگاه جانبازان می باشد محکوم شد.

بیشتر بخوانید: صدور حکم حبس و جریمه نقدی برای مولود حاجی زاده, روز نامه نگار و فعال رسانه ای
مولود حاجی زاده, در تاریخ ۲۴ تیر ماه ۱۳۹۸, پس از احضار به شعبه بازپرسی دادسرای امنیت تهران « دادسرای مقدس » جهت ارائه آخرین دفاعیات در جلسه بازپرسی و تودیع قرار وثیقه, بازداشت و به زندان اوین منتقل شد در تاریخ ۲۵ تیر ماه ۱۳۹۸, پس از تفهیم اتهام از بابت « تبلیغ علیه نظام » و « تشویش اذهان عمومی »، با تودیع قرار وثیقه ای به مبلغ ۲۵۰ میلیون تومان بطور موقت و تا اتمام مراحل دادرسی از بازداشت آزاد شد.

بیشتر بخوانید: بازداشت مولود حاجی زاده, روزنامه نگار
بیشتر بخوانید: مولود حاجی زاده, روزنامه نگار با تودیع وثیقه آزاد شد
حاجی‌زاده، پیش از این هم و در جریان تجمع اعتراضی که به مناسبت ۱۷ اسفند ماه ۱۳۹۶ و روز زن در مقابل ساختمان وزارت کار و امور اجتماعی در تهران برگزار شده بود از سوی نیروهای امنیتی بازداشت و پس از اتمام مراحل بازجوئی در تاریخ ۲۱ اسفند ماه همان سال با تودیع قرار وثیقه بطور موقت و تا اتمام مراحل دادرسی آزاد شد.

بیشتر بخوانید: بازداشت چندین نفر در تهران همزمان با روز جهانی زن
بیشتر بخوانید: تداوم بازداشت مردان بازداشت شده در روز ۸ مارس
حقوق بشر در ایران, در تاریخ ۲۰ اسفند ماه ۱۳۹۶ با انتشار گزارشی از تفهیم اتهام بیشتر افراد بازداشت شده در این تجمع اعتراضی از بابت اتهام « اقدام علیه امنیت ملی » و سپس انتقال زنان بازداشت شده به زندان قرچک ورامین اطلاع رسانی کرده بود.

بیشتر بخوانید: بازداشت شدگان در تجمع روز جهانی زنان تفهیم اتهام شدند
علی خامنه ای به دفعات در صحبتهای خود ادعا کرده که در ایران هیچ شهروندی به صرف انتقاد مورد پیگرد قضائی و بازداشت قرار نمی گیرد اما اینگونه رفتارهای قهرآمیز حقیقت ماجرا از سرکوب و گسترش فضای امنیتی در ایران را نشان می دهد و گویای این امر است که حاکمان جمهوری اسلامی اساتید بزرگ در سفسطه, مغالطه و تفسیر به رای هستند.

در ماده ۵ از قانون آئین دادرسی کیفری بر اطلاع یافتن متهم در اسرع وقت از اتهامات انتسابی و فراهم کردن حق دسترسی به وکیل و سایر حقوق دفاعی مذکور در قانون نیز مورد تاکید قرار گرفته است اما برخوردهای فراقانونی از سوی ارگانهای امنیتی ناقض قوانینی است که خود تدوینگر آن هستند و فقط ادعای عمل بر آن را دارند.

سرکوب روزنامه نگاران و فعالان شبکه های اجتماعی، ناقض اصل آزادی بیان و همچنین ناقض, ماده ۱۹ اعلامیه جهانی حقوق بشر و ماده ۱۹ میثاق بین المللی حقوق مدنی و سیاسی مصوب ۱۶ دسامبر ۱۹۶۶ است که بر حق افراد بر انتشار آزادانه افکار و عقاید و نظریات و دیدگاههای سیاسی و عقیدتی تاکید شده است.

بازداشت افراد بدون تفهیم اتهام فرد و عدم امکان دسترسی به وکیل برای متهم از جمله موارد ناقض اسناد بین المللی حقوق بشر, ماده ۹ اعلامیه جهانی حقوق بشر و ماده ۹ میثاق بین المللی حقوق مدنی و سیاسی مصوب ۱۶ دسامبر ۱۹۶۶ است.

همچنین برخورداری افراد از حق روند دادرسی عادلانه از جمله حقوق سلب نشدنی میباشد که در ماده ۱۰ اعلامیه جهانی حقوق بشر نیز بر آن تاکید شده است.

اعتراف گیری با ضرب و شتم و تهدید، نقض اسناد بین المللی حقوق بشر است. در ماده ۵ اعلامیه جهانی حقوق بشر و همچنین در ماده ۷ میثاق بین المللی حقوق مدنی و سیاسی به صراحت کلام بر ممنوعیت شکنجه افراد تاکید شده است.

صبا کردافشاری؛ ضرب و شتم و نقض مضاعف اصل تفکیک جرایم در قرچک

 صبا کردافشاری، فعال مدنی زندانی روز سه‌شنبه ۷ بهمن‌ماه همراه با ضرب و شتم از بند ۸ زندان قرچک ورامین به بند ۶ این زندان منتقل شد.

این زندانی اکنون بدون رعایت اصل تفکیک جرائم در کنار زندانیان متهم به جرائم خشن بسر می‌برد. صبا کردافشاری پیشتر توسط دادگاه انقلاب تهران به ۲۴ سال حبس که ۱۵ سال از آن به عنوان مجازات اشد قابل اجراست محکوم شده است.

به گزارش خبرگزاری هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، روز سه‌شنبه ۷ بهمن‌ماه ۱۳۹۹، صبا کردافشاری، فعال مدنی زندانی همراه با ضرب و شتم از بند ۸ زندان قرچک ورامین به بند ۶ این زندان منتقل شد.

یک منبع مطلع از وضعیت خانم کردافشاری در این خصوص به هرانا گفت: «روز سه‌شنبه ماموران زن و مرد گارد زندان با کوبیدن باتوم و شوکر به در و دیوار برای ایجاد رعب و وحشت وارد بند ۸ شدند و سایر زندانیان را تهدید کردند که یا صبا کردافشاری منتقل خواهد شد یا آنها می‌دانند و ماموران گارد. نهایتا خانم کردافشاری که در هواخوری بند بود را روی زمین کشانده و از بند خارجش کردند. دستانش را به حالت قپونی پشتش پیچانده بودند و به همین دلیل دستان صبا کاملا کبود شده است.»
خانم کردافشاری در تاریخ ۲۳ آذرماه امسال همراه با شمار دیگری از زنان زندانی سیاسی در بند ۸ زندان قرچک در پی یورش ماموران گارد زندان مورد ضرب و شتم قرار گرفت. مدتی بعد نیز در تاریخ ۶ دیماه مریم ابراهیم وند همراه با ضرب و شتم از بند ۸ زندان قرچک ورامین خارج و به بند مادران منتقل شد.

هم اکنون مژگان اسکندری، سمیرا هادیان، لیلا میرغفاری، سهیلا حجاب، زهره سرو، زهرا صفایی، فروغ تقی پور، پرستو معینی، پریزاد حمیدی شفق، سپیده فرهان، مرضیه فارسی، رها احمدی، سارا امجد و مریم نصیری، زندانیانی هستند که هم‌اکنون بدون رعایت اصل تفکیک جرایم و محروم از امکانات اولیه در بند ۸ در کنار ۱۰ زندانی از متهمان جرائم عمومی نگهداری می‌شوند. گلرخ ابراهیمی ایرایی که در تاریخ ۲۳ آذرماه همراه با ضرب و شتم از زندان قرچک به بازداشتگاه اطلاعات سپاه موسوم به بند ۲ الف زندان اوین منتقل شده بود، در تاریخ ۵ بهمن‌ماه پس از ۴۳ روز بازجویی به زندان قرچک ورامین بازگردانده شده و دقایقی پس از انتقال به زندان قرچک مجددا به زندان آمل فرستاده شد.

صبا کردافشاری در حالی که بهمن‌ماه ۹۷ پس از محکومیت پیشین خود از بند زنان زندان اوین آزاد شد، در تاریخ ۱۱ خرداد ۹۸ مجددا توسط نیروهای امنیتی در منزل بازداشت و پس از ۱۱ روز بازجویی تحت فشار به زندان قرچک ورامین منتقل شد. وی در تاریخ ۱۱ تیرماه مجددا جهت ادامه بازجویی از زندان قرچک ورامین به بازداشتگاه اطلاعات سپاه در زندان اوین موسوم به بند ۲-الف منتقل شد و در تاریخ ۲۱ تیرماه از بازداشتگاه اطلاعات سپاه به زندان قرچک بازگردانده شد. خانم کردافشاری از تاریخ ۲۲ مرداد ۹۸، به زندان اوین منتقل شد و جلسه دادگاه رسیدگی به اتهامات وی در تاریخ ۲۸ مردادماه ۹۸ برگزار شد.

او نهایتا در تاریخ ۵ شهریورماه ۹۸ توسط شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب تهران به ریاست قاضی ایمان افشاری از بابت اتهام “اشاعه فساد و فحشا از طریق کشف حجاب و پیاده روی بدون حجاب” به ۱۵ سال حبس تعزیری، از بابت اتهام “فعالیت تبلیغی علیه نظام” به ۱ سال و ۶ ماه حبس تعزیری ” و از بابت اتهام “اجتماع و تبانی به قصد ارتکاب جرم علیه امنیت کشور” به ۷ سال و ۶ ماه حبس تعزیری و در مجموع به ۲۴ سال حبس تعزیری همراه با محرومیت های اجتماعی دیگر محکوم شد. به دلیل تعدد جرائم و سابقه قبلی، به میزان یک دوم به هر یک از اتهامات اضافه شده است.

این حکم در آذرماه ۹۸ توسط شعبه ۳۶ دادگاه تجدید نظر استان تهران به ریاست قاضی احمد زرگر به ۹ سال حبس تعزیری تقلیل یافت. بر اساس این حکم صبا کردافشاری از بابت اتهام “فعالیت تبلیغی علیه نظام” به یک سال و شش ماه حبس تعزیری و از بابت اتهام “اجتماع و تبانی به قصد ارتکاب جرم علیه امنیت کشور” به ۷ سال و شش ماه حبس تعزیری و در مجموع به ۹ سال حبس تعزیری محکوم شده است. با استناد به ماده ۱۳۴ قانون مجازات اسلامی مجازات اشد یعنی ۷ سال و شش ماه حبس تعزیری از بابت اتهام “اجتماع و تبانی به قصد ارتکاب جرم علیه امنیت کشور” در خصوص وی قابل اجرا بود.

خردادماه امسال پس از تغییر غیرقانونی مفاد دادنامه حکم ۱۵ سال حبس وی از بابت “اشاعه فساد” که پیشتر از بابت آن تبرئه شد، در پرونده او اعمال شد. اکنون خانم کردافشاری که در حال تحمل ۹ سال حبس تعزیری خود در زندان اوین است، در صورت عدم اصلاح تخلف صورت گرفته قضائی با حکم ۲۴ سال حبس روبرو خواهد شد.
آبان‌ماه امسال شعبه ۲۸ دیوان عالی کشور درخواست اعاده دادرسی وکلای خانم کردافشاری را رد کرد.

اواسط خردادماه امسال فرانت لاین دفندرز با انتشار یک «اقدام فوری» خواهان آزادی بدون قید و شرط صبا کردافشاری و راحله احمدی شد و از مقامات جمهوری اسلامی خواست تا مطابق با قطع‌نامه ۴۳/۱۷۳ مجمع عمومی سازمان ملل مبنی بر «مجموعه اصول برای حمایت از تمامی اشخاص تحت هر شکلی از بازداشت» با این شهروندان برخورد شود.

صبا کردافشاری متولد ۱۶ تیرماه ۱۳۷۷ است. راحله اصل احمدی، فعال مدنی زندانی و مادر صبا کردافشاری از بهمن‌ماه ۹۸ دوران محکومیت ۳۱ ماهه خود را در بند زنان زندان اوین سپری می‌کند.

پس از روی کار آمدن صغری خدادادی، سرپرست جدید زندان قرچک ورامین فشارها و محدودیت‌ها بر زندانیان سیاسی به شکل گسترده‌ای افزایش پیدا کرده است؛ از جمله می‌توان به گرداندن پیکر یک جان باخته جنگ هشت ساله در زندان و از مقابل بند زندانیان سیاسی اشاره کرد. رئیس جدید زندان همچنین به زندانیان سیاسی اطلاع داده است برای همه آنان سفارش چادر داده است.

روز یکشنبه ۲۳ آذرماه نیز خانم خدادادی به همراه، مسئولان زندان قرچک ورامین و ماموران گارد زندان پس از ورود به بند ۸ زندان قرچک با شوکر و باتوم اقدام به ضرب و شتم زندانیان سیاسی محبوس در این بند کردند.

اقدام به خودکشی همزمان دو دختر نوجوان در گرگان

 محمد حمیدی،‌ فرماندار گرگان، خبر خودکشی همزمان دو دختر نوجوان در این شهر را تایید کرد.

۱۰ چهره مشهوری که خودکشی کردند | شهرآرانیوز

حمیدی روز سه‌شنبه هفتم مهرماه به خبرنگاران گفت:‌ «ساعت ۱۴، دو دختر نوجوان با پریدن از روی پل عابر پیاده در خیابان ناهارخوران اقدام به خودکشی کردند.»

او اشاره کرد:‌ «با توجه به تردد زیاد خودروهای سواری در محور فوق، هنگام پریدن از روی پل به صورت تصادفی با خودروی گشت نیروی انتظامی برخورد کرده و از مرگ نجات یافتند.»

این مقام محلی علت اقدام به خودکشی را «مشکلات خانوادگی» بیان کرد. به گفته او، هر دو دختر جوان «به شدت» مجروح و در بیمارستان بستری شده‌اند.

اخیرا روزنامه اعتماد به نقل از «یک منبع آگاه در سازمان پزشکی قانونی كشور»، نوشت در هشت ماه نخست سال‌جاری شمار قربانیان خودکشی ۴/۲ درصد افزایش یافته است.

اعتراض فرزندان نرگس محمدی به ممنوع الخروج بودن غیر قانونی مادرشان

 کیانا و علی، دو فرزند نرگس محمدی و تقی رحمانی، با انتشار ویدئویی به ممنوع‌الخروج بودن غیر قانونی مادرشان اعتراض کردند.

نامه نرگس محمدی از زندان زنجان: از فریاد بر سر ظلم دست برنخواهم داشت |  ایران | DW | 26.12.2019

آنان در این ویدئو اعلام کردند که مادرشان با وجود آزاد شدن از زندان و بر خلاف قوانین، حق خروج از کشور و سفر به فرانسه برای دیدار با آنان را ندارد.

تقی رحمانی، همسر نرگس محمدی، نیز پیش از این در گفت وگو با ایران اینترنشنال تاکید کرده بود که همسرش باید حق داشته باشد از کشور خارج شود و فرزندانش را ببیند. به گفته تقی رحمانی، نرگس محمدی در پنج سال گذشته فرزندانش را ندیده است.

نرگس محمدی در دوره زندان نیز بارها به مدت چند ماه از تماس تلفنی با فرزندانش محروم بوده است.

محمدی، نایب رییس کانون مدافعان حقوق بشر، بامداد پنجشنبه ۱۷ مهر از زندان زنجان آزاد شد. آزادی او پس از تجمیع حکم های تکراری و کاهش مدت زندان انجام شد.

اسماعیل صادقی نیارکی، رییس کل دادگستری استان زنجان، گفته بود که نرگس محمدی به ۱۰ سال زندان محکوم شده بود و با استفاده از قانون کاهش مجازات حبس و موافقت دادگاه، میزان حبس او به هشت و نیم سال کاهش پیدا کرد و با پایان محکومیت هشت سال و نیم حبس، از زندان آزاد شد.

پرونده بنفشه جمالی، فعال حقوق زنان به دادگاه انقلاب ارجاع داده شد

 پرونده بنفشه جمالی، فعال حقوق زنان جهت رسیدگی به شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب تهران رسیدگی ارجاع داده شد.

به گزارش کمپین دفاع از زندانیان سیاسی و مدنی، پرونده بنفشه جمالی، فعال مدنی و حقوق زنان که روز چهارشنبه ۱۱ تیرماه ۱۳۹۹، در پی حضور در دادسرای فرهنگ و رسانه تفهیم اتهام شده بود، توسط شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب تهران رسیدگی خواهد شد.

این فعال مدنی، روز چهارشنبه ۱۱ تیرماه ۱۳۹۹، به دنبال احضار نهادهای قضایی پس از حضور در دادسرای فرهنگ و رسانه بازداشت شد.

خانم جمالی در دادسرای فرهنگ و رسانه مورد تفهیم اتهام قرار گرفت.

پس از چند ساعت بازداشت این فعال حقوق زنان با تودیع قرار کفالت ۱۵۰ میلیون تومانی به صورت موقت و تا پایان مراحل دادرسی آزاد شد.

اتهام های انتسابی علیه‌ بنفشه جمالی، «تبلیغ علیه نظام» و «نشر اکاذیب» عنوان شده بود.

تاکنون مشخص نشده که اتهام‌های مطروحه بر اساس کدام فعالیت های این فعال مدنی به او انتساب داده شده است.

پیشتر نیز در سال ۱۳۹۶، بنفشه جمالی در جریان تجمع اعتراضی روز جهانی زن در تهران باز دشت شده بود.

او که به همراه چند تن دیگر از شرکت کنندگان در مراسم بازداشت شده بود پس از مدتی آزاد شد.​

افسانه عظیم زاده با تودیع قرار وثیقه از زندان اوین آزاد شد

افسانه عظیم زاده، فعال حقوق کودک امروز سه‌شنبه ۷ بهمن‌ماه با تودیع قرار وثیقه به صورت موقت و تا پایان مراحل دادرسی از بازداشتگاه اطلاعات سپاه موسوم به بند ۲ الف زندان اوین آزاد شد.

خانم عظیم زاده روز دوشنبه ۲۴ آذرماه در بیمارستان میلاد تهران و در شرایطی بازداشت شد که جهت پیگیری وضعیت بیماری قلبی مادرش به این بیمارستان مراجعه کرده بود.

به گزارش خبرگزاری هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، عصر امروز سه‌شنبه ۷ بهمن‌ماه ۱۳۹۹، افسانه عظیم زاده، فعال حقوق کودک از بازداشتگاه اطلاعات سپاه موسوم به بند ۲ الف زندان اوین آزاد شد.

آزادی خانم عظیم زاده با تودیع قرار وثیقه به صورت موقت و تا پایان مراحل دادرسی صورت گرفته است.
افسانه عظیم زاده روز دوشنبه ۲۴ آذرماه توسط نیروهای امنیتی در مقابل چشمان پدر و مادرش بازداشت شد. بازداشت خانم عظیم زاده در بیمارستان میلاد تهران و در شرایطی صورت گرفت که وی جهت پیگیری وضعیت بیماری قلبی مادرش به این بیمارستان مراجعه کرده بود. ماموران امنیتی پس از بازداشت، منزل او و همچنین منزل مادری‌اش را مورد بازرسی قرار داده و برخی از وسایل شخصی او را ضبط کرده و با خود بردند.

خانواده عظیم زاده در تاریخ ۲۹ آذرماه پس از مراجعه به دادسرای اوین از نگهداری فرزندشان در بند دو الف زندان اوین مطلع شدند.

تا زمان تنظیم این گزارش از دلایل بازداشت و اتهامات مطروحه علیه وی اطلاعی در دست نیست.

افسانه عظیم زاده از موسسین جمعیت دفاع از کودکان کار و خیابان در سال ۱۳۸۲ است. وی بیش از ۱۵ سال در زمینه آموزش و مددکاری کودکان کار فعالیت کرده است.

زندان اوین؛ تداوم بازداشت و بلاتکلیفی نازنین محمدنژاد در بازداشتگاه اطلاعات سپاه

نازنین محمدنژاد، دانشجوی کارشناسی رشته زبان روسی دانشگاه علامه طباطبایی و فعال دانشجویی سابق دانشگاه تهران با گذشت ۵۰ روز از زمان دستگیری کماکان به صورت بلاتکلیف در بازداشتگاه اطلاعات سپاه موسوم به بند ۲ الف زندان اوین نگهداری می‌شود. خانم محمدنژاد سه‌شنبه شب مورخ ۱۸ آذرماه توسط نیروهای امنیتی در منزل خود در تهران بازداشت شد.

به گزارش خبرگزاری هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، امروز سه‌شنبه ۷ بهمن‌ماه ۱۳۹۹، نازنین محمدنژاد، دانشجوی کارشناسی رشته زبان روسی دانشگاه علامه طباطبایی و فعال دانشجویی سابق دانشگاه تهران با گذشت ۵۰ روز از زمان دستگیری کماکان به صورت بلاتکلیف در بازداشتگاه اطلاعات سپاه موسوم به بند ۲ الف زندان اوین نگهداری می‌شود.

علیرغم پیگیری‌های خانواده این شهروند از اتهامات و دلایل بازداشت وی اطلاعی در دست نیست.
الهام محمدنژاد، خواهر نازنین محمدنژاد روز جاری با انتشار یادداشتی گفته است: ‏”۵۰ روز از بازداشت نازنین گذشت. ۵۰ روز تمام در انفرادی بدون ارائه حتی یک دلیل به خانواده یا اجازه دسترسی وکیل مستقل به پرونده. این شکنجه ی مدام، این شرایط دوزخی که مثال یه امرعادی ۵۰ روزه به نازنین و خانواده‌ام تحمیل شده، نمود غیرعادی‌ترین مواجه حکومت با شهروندانش است”.

پیشتر خانواده این فعال دانشجویی با بازپرس پرونده او در دادسرای اوین ملاقات داشتند و به آنان گفته شده بود که قرار بازداشت ۱ ماهه برای دخترشان صادر شده است.

خانم محمدنژاد سه‌شنبه شب مورخ ۱۸ آذرماه توسط نیروهای امنیتی در منزل خود در تهران بازداشت و به زندان اوین منتقل شد. در جریان بازداشت خانم محمدنژاد شماری از وسایل شخصی وی ازجمله، تلفن همراه، لپ‌تاپ و کتاب‌های ایشان توسط نیروهای امنیتی ضبط شده است.

نازنین محمدنژاد، متولد ۱۳۶۷، اهل ماهشهر و دانشجوی کارشناسی رشته زبان روسی دانشگاه علامه طباطبایی و فعال دانشجویی سابق دانشگاه تهران است. خانم محمدنژاد فارغ التحصیل کارشناسی رشته ارتباطات از دانشگاه تهران است. وی در کنار نقد آثار ادبی مقالاتی در خصوص وضعیت دانشجویان و زنان و تبعیض‌های ساختاری و چندلایه علیه کارگران، زنان و سایر قشرهای به حاشیه رانده شده جامعه می‌نوشت. شماری از مقالات او در نشریه دانشجویی منتشر شده است.

توقیف فیلم “قاتل و وحشی” به دلیل سر تراشیده لیلا حاتمی و نمایان بودن گوش این بازیگر

 فیلم “قاتل و وحشی” که درباره «بردگی جنسی» است، به دلیل نمایان بودن سر تراشیده لیلا حاتمی و نمایان بودن گوش این بازیگر زن توقیف شده و از لیست فیلم‌های تایید شده سی‌ونهمین دوره جشنواره فیلم فجر حذف شده است.

منع حضور این فیلم ساخته حمید نعمت الله، در جشنواره فجر که مورد ستایش بسیاری از منتقدین نیز قرار گرفته، واکنش منفی بسیاری از کاربران در شبکه‌های اجتماعی را به همراه داشته است.

به گزارش خبرگزاری هرانا، به نقل از ایسنا، فیلم “قاتل و وحشی” به کارگردانی حمید نعمت‌الله، با موضوع بردگی جنسی، توقیف شده و از نمایش آن در جشنواره فیلم فجر ممانعت به عمل آمد.

بر اساس این گزارش، ایرادهایی که به این فیلم وارد شده نمایان بودن سر تراشیده و دیده شدن گوش لیلا حاتمی، بازیگر زن این فیلم عنوان شده است.

پیشتر نیز فیلم های دیگری از جمله «سرب»، «زندان زنان»، «بچه‌های بد»، «آینه‌های روبرو»، «شنای پروانه» و «شیفتگی» به نحوی با مشکل مجوز روبرو شدند که برخی با اعمال سانسور همراه بود.

گفته می‌شود سازندگان فیلم «قاتل و وحشی» در تلاش هستند تا اصلاحیه‌ وارد شده را برای دریافت مجوز حل کنند، همچنین هیات داوران تاکنون چندین بار، حتی با ارسال نامه ای به شورای پروانه نمایش، خواستار دیدن ابن فیلم شده‌، ولی درخواست‌ آن ها تاکنون به نتیجه نرسیده است.

قاتل وحشی فیلمی ایرانی در ژانر وحشت و جنایی-معمایی به کارگردانی حمید نعمت‌الله، و با فیلمنامه‌ای از معصومه بیات و حمید نعمت‌الله، محصول سال ۱۳۹۸ است.

ممیزی به معنای سانسور از طریق ایراد خطا و دستور تغییر و یا حذف توسط نهادهای مربوطه از جمله وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، شورای پروانه نمایش و سازمان صدا و سیما و بعضاً توسط نهادهای قضایی و امنیتی در ایران صورت می‌گیرد.

تداوم بازداشت و بلاتکلیفی تهمینه مفیدی علیرغم گذشت ۲۵ روز از زمان بازداشت

 تداوم بازداشت و بلاتکلیفی تهمینه مفیدی علیرغم گذشت ۲۵ روز از زمان بازداشت

امروز سه‌شنبه ۷ بهمن‌ماه ۱۳۹۹، علیرغم گذشت ۲۵ روز از زمان بازداشت تهمینه مفیدی، این فعال حقوق زنان کماکان به صورت بلاتکلیف در بازداشتگاه اطلاعات سپاه موسوم به بند دو الف زندان اوین بسر میبرد.تداوم بازداشت و بلاتکلیفی تهمینه مفیدی علیرغم گذشت ۲۵ روز از زمان بازداشت

طبق گزارش دریافتی و به نقل از منابع فعال حقوق بشر در ایران، امروز سه‌شنبه ۷ بهمن‌ماه ۱۳۹۹، تهمینه مفیدی، فعال حقوق زنان با گذشت ۲۵ روز از زمان بازداشت کماکان به صورت بلاتکلیف در بازداشتگاه اطلاعات سپاه موسوم به بند دو الف زندان اوین بسر میبرد.صدای بازداشت شدگان

خانم مفیدی پیشتر در تاریخ ۱۳ دیماه توسط ماموران اطلاعات سپاه در منزل خود در تهران بازداشت شده بود.

لازم به ذکر است که طی یکی از آخرین تماسهای تلفنی خانم مفیدی، فردی از ماموران زن اطلاعات سپاه از خانواده این فعال حقوق زنان مبلغ ۳۵۰ هزار تومان بابت تحویل داروهای اختلال دو قطبی وی طلب کرده است. این در حالی است که داروهای او توسط خانواده تهیه و تحویل داده شده است.

گفتنی است که تا زمان تنظیم این گزارش از دلایل بازداشت و اتهامات مطروحه علیه خانم مفیدی اطلاعی در دست نیست.

تهمینه مفیدی، فعال حقوق زنان ساکن تهران و مربی رشته ورزشی پیلاتس است.​

وزارت بهداشت ایران: سیاست غربالگری جنین، با وجود برخی مخالفت‌ها، تغییر نخواهد کرد

 رئیس مرکز اطلاع رسانی وزارت بهداشت روز دوشنبه ۲۹ دی با بیان این‌که این نهاد خود را در برابر سلامت نسل آینده «مسئول» می‌داند، تاکید کرد که سیاست غربالگری «داوطلبانه» بیماری‌های ژنتیک تغییر نمی‌کند.

کیانوش جهانپور، رئیس مرکز اطلاع رسانی وزارت بهداشت ایران

کیانوش جهانپور افزود: «غربالگری با همکاری پزشکان متخصص و همکاری داوطلبانه والدین برای پیشگیری از تولد کودکان معلول، از سیاست‌های وزارت بهداشت است و ادامه خواهد یافت».

این مقام وزارت بهداشت، مخالفت‌ها در این زمینه را «غیر قابل درک» دانست و گفت: «امیدوارم برخی مخالفت‌ها به کاهش بودجه خدمات غربالگری ژنتیک در بودجه سال آینده منجر نشود».

به گفته آقای جهانپور، هر دو سیاست غربالگری بیماری‌های ژنتیک و افزایش فرزندآوری در وزارت بهداشت دنبال می‌شود.

در چند روز گذشته، اظهارات کبری خزعلی، رئیس شورای فرهنگی اجتماعی زنان، در صفحه توئیترش موجی از واکنش‌ها را به‌ویژه در میان کاربران شبکه‌های اجتماعی به دنبال داشت.

خانم خزعلی که بعدتر توئیت خود را پاک کرد، مدعی شده بود که مجلس ایران غربالگری «اجباری» زایمان را لغو کرده است.

وزارت بهداشت اما بلافاصله به این سخنان واکنش نشان داد و اعلام کرد استفاده از این خدمات همواره «داوطلبانه» و «اختیاری» بوده است.

در همین حال، رئیس کمیسیون بهداشت و درمان مجلس نیز، تصویب چنین قانونی در مجلس را تکذیب کرد.

در روزهای اخیر بحث پیرامون «اجباری» یا «داوطلبانه» بودن فرآیند غربالگری بیماری‌های ژنتیک نیز بالا گرفته است.

سازمان نظام پزشکی ایران روز ۲۷ دی در توئیتی به نقل از ناهید خداکرمی، عضو شورای عالی این سازمان، نوشت: «پزشکان و متخصصان باید بگویند غربالگری باشد یا نه».

به گفته خانم خداکرمی، مادرانی هستند که پس از به دنیا آوردن نوزاد معلول، شکایت کرده‌ و از اجباری نبودن این فرآیند انتقاد کرده‌اند که محکومیت برخی پزشکان را در مراجع قضایی به دنبال داشته است.

رئیس مرکز اطلاع‌رسانی وزارت بهداشت در سخنان روز دوشنبه خود همچنین بر لزوم بهره‌گیری از بیمه درمانی در روند غربالگری تاکید کرد.

او گفت: «در مواردی که مبتنی‌بر شواهد علمی، امکان پیشگیری از تولد نوزدان معلول و دارای نقص ژنتیک هست می‌توان منابعی از اعتبارات نظام سلامت و بیمه‌ای را به این سمت سوق داد تا به خانواده‌ها به خصوص آن‌ها که نیازمند حمایت مالی برای انجام این آزمایش‌ها هستند، کمک شود».

کیانوش جهانپور افزود: این اقدام به ارتقای شاخص‌های نظام سلامت ایران کمک می‌کند و باید از آن حمایت شود، نه این‌که حمایت‌های آن حذف شود.

در حال حاضر، تنها بخشی از خدمات و مشاوره‌ها در زمینه غربالگری در بخش دولتی به شکل رایگان انجام می‌شود اما همچنان تامین بخش قابل توجهی از هزینه این فرآیند بر عهده خانواده‌هاست.​

درخواست فرزند ناهید تقوی از دولت آلمان برای تلاش برای آزادی مادرش

 فرزند ناهید تقوی، شهروند ایرانی-آلمانی که در زندان اوین به‌ سر می‌برد از دولت فدرال آلمان خواست که برای آزادی مادرش مبارزه کند.

مریم کلارن، دختر ناهید تقوی زندانی دوتابعیتی

مریم کلارن روز پنج‌شنبه، دوم بهمن‌ماه، در توئیتی ضمن تشکر از همه کسانی که با هشتگ freenahid در فضای مجازی برای آزادی این زندانی دوتابعیتی تلاش کردند، تشکر کرد و دوباره از دولت آلمان خواست که برای آزادی مادرش مبارزه کند.

خانم کلارن همچنین از نصب تابلوهایی بر در و دیوار با همین هشتگ خبر داده است.منبع : رادیو فردا

ناهید تقوی که پیشتر در شهر کلن آلمان زندگی می‌کرد، ۲۵ مهرماه بدون اتهام مشخصی در منزل شخصی خود در تهران بازداشت و به زندان اوین منتقل شد.

مقامات قضایی ایران تاکنون هیچ دلیلی برای بازداشت او ارائه نداده‌اند و امکان دسترسی به وکیل هم به او نداده‌اند.

خبرگزاری فرانسه پیشتر به نقل از جامعه بین‌المللی حقوق بشر در آلمان نوشته بود که دلیل بازداشت خانم تقوی فعالیت طولانی او در زمینه دفاع از حقوق بشر در ایران به خصوص حقوق زنان و دفاع از آزادی بیان بوده است.

خانم کلارن ۹ دی هم با هشدار درباره وخامت حال مادرش خواستار آزادی سریع او شده بود.

در تلاش برای توانمندسازی زنان؛ آتسا احمدآئی، شهروند بهائی به ۸ سال حبس محکوم شد

  جلسه دادگاه رسیدگی به اتهامات این شهروند اسفندماه ۹۹ برگزار شده و قاضی دادگاه بدون مطالعه دقیق پرونده و به دلایلی از جمله تلاش او برای ثبت...